s.a.b.a

:-(

خدای عزیزم !

ما انسان ها رو که همینجوری تو کره ی زمین تبعید کردی ، یه لطفی می کردی تو آمریکا تبعید میکردی.:-(

 

+ نوشته شده در  شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 12:52  توسط s.a.b.a 

کیفیت

 

وقتی یادمون می افته ایرانی هستیم و متمدن،از اوستا و زردشت دم می زنیم.

وقتی یه جا گیر می افتیم و کم میاریم یادمون می افته مسلمونیم و می ریم

آویزون یه امامزاده می شیم..هر جا که باشه..

..

..

وقتی هم می شیم خودِ خودمون،می ریم یه کشور دیگه  با شورت و سوتین قرمز  ....................

آفتاب می گیریم .. عکساشم میاریم نشون همه می دیم..

 

 

+ نوشته شده در  شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 1:42  توسط s.a.b.a 

88/00

 

به قول مامان :

یکی اینطور

یکی اون طور

یکی هر طور....

 

+ نوشته شده در  شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 1:23  توسط s.a.b.a 

صندلی انتظار

 

اين روزها دوس دارم نباشم تا اين كه باشم...

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 20:30  توسط s.a.b.a 

:-) 3

 

 

مامانم با عصبانیت گفت: “چرا جورابت رو انداختی توو راه؟”

بهش گفتم: “من بدونِ حضورِ وکیلم صحبت نمی‌کنم”

 

 

 

+ نوشته شده در  دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:3  توسط s.a.b.a 

فصل گرما


به مسئول تریا دانشکده :" از این بستنیایی بدین که لب و لوچه رو قرمز می کنه ."

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 6 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:5  توسط s.a.b.a 

4/00

دلم یک هیکی(Hickie) میخواد!

امضای لب های من

بر تن تو!

 

پ ن : هیکی(Hickie) همون کبودی هاییه که در اثر مکیدن تن کسی، به جا میمونه!...حتما دیدید روی گردن یا شونه ی بعضی ها!...همون کبودی هایی که سعی میکنن کسی نبینه!!

 

 

+ نوشته شده در  یک شنبه 4 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:28  توسط s.a.b.a 

:-) 2


....به به ....ماشالا هزار ماشالا دخترم یه پارچه داف شده....

 

+ نوشته شده در  شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 11:43  توسط s.a.b.a